Quantcast
Channel: تریبون آزاد
Viewing all articles
Browse latest Browse all 2671

نگاه کن، یک قوطی پر قرص داشتم اگر مرا می گرفتند همه را می خوردم!توان شکنجه و بی‌آبروئی را ندارم

$
0
0
پیر مرد که "رحیم نامور" نام داشت و من دوماه قبل اورا در خیابانی در تهران تحویل گرفته بودم وحال وظیفه خارج کردن اورا بر دوشم نهاده بودند. با خوشحالی گفت "ما موفق شدیم."در تمام طول شب من با کمر درد شدیدی که داشتم کیف دستی اورا محکم بر کمر خود بسته و افسار قاطر وی را گرفته و بسختی می کشیدم. اورا با کمک دو تن دیگر از قاطر پیاده کردیم.جهره اش ازخوشحالی برق میزد. به مهربانی دستی بر پشتم زد وگفت "بهروزجان بسلامت گذشتیم."

Viewing all articles
Browse latest Browse all 2671

Trending Articles